از این رو نویسنده در این گونه آثار باید داستانی طراحی کند که معصوم(ع) در آن حضور محوری داشته باشد اما قهرمان و شخصیت اصلی داستان نباشد برای همین عموم داستانهایی که درباره شخصیتهای معصوم خلق شده بیشتر یاران و اصحاب ایشان در داستان نقش پررنگ داشتهاند تا خود معصوم. اما حساسیتهای نوشتن رمان زندگینامهای درباره معصومین(ع) وقتی به حضرت زهرا(س) میرسد، دوچندان میشود و با آنکه سراسر زندگی ایشان پر است از لحظات دراماتیک که میتواند برای نویسندگان سوژه نوشتن باشد اما تا به حال اثری خلاقانه که در قالب یک داستان شیرین و جذاب به روایت زندگی این بانوی بزرگوار بپردازد، نوشته نشده است. این حساسیت هم به دلیل تعلق خاطر شیعیان به ایشان، نقش و تأثیرگذاری آن حضرت در حوادث پس از ارتحال پیامبر(ص) و جایگاه ایشان نزد پیامبر خاتم و صحابه رسولالله(ص) است و هم به دلیل روایتهای متفاوتی است که مورخان شیعه و سنی درباره زندگی و شخصیت آن حضرت نقل کردهاند. از این رو نویسندهای که بخواهد درباره حضرت زهرا(س) وارد حوزه داستان شود باید با مسائل زیادی دست و پنجه نرم کند و خودش را آماده رویارویی با چالشهای زیادی کند این چالشها هم مواجهه با واکنشهای بعضاً احساسی نهادها، مسئولان و مخاطبان است و هم مطالعه کتابهای معتبر و استفاده از قلم و بیانی در شأن و شخصیت بانوی بزرگوار اسلام. ناگفته نماند دست آثار ادبی- تاریخی در خصوص زندگی فاطمه زهرا(س) خالی نیست؛ کتابهایی مثل «فاطمه، فاطمه است» اثر دکتر شریعتی، «کشتی پهلو گرفته» نوشته سیدمهدی شجاعی، «دختر پیامبر» نوشته آیتالله جاودان، «رنجنامه حضرت زهرا» اثر علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، «عبور از تاریکی» نوشته عدنان درخشان، «زندگانی فاطمه» به قلم دکتر سیدجعفر شهیدی و یا مجموعه ۶جلدی «دانشنامه فاطمی» آثاری هستند که اطلاعات تاریخی متقن ولو مشابهی در خصوص زندگی حضرت زهرا(س) دارند و دارای تحلیلهای تاریخی و دیدگاههای منحصر به فردی در حوزه زندگی بانوی اسلام هستند اما این آثار جنبه داستانی و خلاقانه ندارند.
همچنین در گروه سنی کودک و نوجوان وضعیت داستاننویسی متفاوت است و نویسندگانی مانند «حسین فتاحی» یا «مجید ملامحمدی» آثاری بر اساس سیره و زندگی صدیقه کبری(س) برای این گروه سنی بازآفرینی کردهاند، اما همچنان جای خالی یک رمان جذاب و خواندنی، به دور از حاشیهسازیهای تاریخی و براساس واقعیت زندگی ریحانهالنبی(س) احساس میشود.
نظر شما